سلام
ديروز نبودم چون اولا داشتم درس ميخونم دوما حالم خيلي خوب نبود و هنوز اثرات مريضي توم هست.با اين حال امروز بهترم ولي حالت تهوع دارم که دارم سعي ميکنم بهش بي توجهي کنم و به کارام برسم.
بابت آزمون جمعه نميدونم هنوز ميتونم شرکت کنم يا نه ولي صد درصد نميتونم حضوري برم.
درکل اگه بخوام از زندگيم بگم چيز خيلي مبهمي مياد توي ذهنم چون تو شرايط خيلي استيبلي نيستم و فکر کنم که دپرشنم داره روم بيشتر اثر ميذاره ولي فکر کنم من ازش قوي تر باشم.
ميخوام نذر امام رضا کنم ولي بلد نيستم چه جوريه و بايد سرچ کنم درموردش.
انگار خودومو گم کردم واقعا نميدونم بايد چکار کنم ولي درکل ميدونم که روزاي خوب مياد.
اشتراک گذاری در تلگرام
چون ميدونم که اينجا نوشتن کمک کنندس پس سلام.
برنامه روتين من اينجوريه که ساعت 5 صبح تا 13:00 ظهر درس ميخونم و از 13:30 تا 15:30 استراحت ميکنم.امروز کارم بيشتر طول کشيد و تا 14:30 داشتم درس ميخوندم و تصميم گرفتم تا 16 استراحت کنم. تا سه و نيم کاراي غير درسيم رو انجام دادم و وقتي تموم شدن گفتم توي نيم ساعت وقت باقي موندم م يکم فيلم ببينيم.مامانم از همون موقع بهم گفت برو درستو بخون گفتم ساعت 4 ميرم و تا ساعت 3:55 هي صدام کرد و گفت برم،و آخرش هم عصباني شد و گفت توي دوران جمعبندي چه وقت فيلم ديدنه و يه روزي ميشيني دوباره گريه ميکني و ديگه حق نداري گريه کني و بهم گفت شب ها که درس نميخوني صبح هاتم که اينجوريه.بهم گف گريهات براي ماست خوشگذرونيت براي بقيه.
ولي من هر روز از ساعت 5 صبح تا 11 شب درس ميخونم و تنها شبي که درس نخوندم پريشب بود که حالم خوب نبود.من يک ماهه بيرون نرفتم و آخرين بيرون رفتنم براي خريد کتاب بود،ولي من 2 ماهه دوستاي صميميم رو نديدم،ولي من خيلي کم پيش اومده گريه کنم و اون چند بار هم نذاشتم کسي متوجه بشه،من خودم فشار زيادي روم بود و هست ولي نذاشتم خانوادم بفهمن و نگران باشن.
و گريه کردم، اومدم تو اتاق و گريه کردم،ساعت حدود 16:20 شده بود و اگه اين حرف هارو نميزد من 20 دقيقه پيشش درس خوندنم رو شروع کرده بودم.
اشکتمو پاک کردم و شروع کردم درس خوندن،چند دقيقه ديگه بابام مياد و نميخوام وقتي مياد با چشماي خيس من مواجه بشه،براي همين صورتم رو شستم و درس خوندم،کاري که هميشه ميکنم، ولي فکر کنم خانوادم هيچوقت موقع درس خوندن منو نميبينن چون من بيشتر اوقات خونه تنهام و بقيه بيرونن،چون من بيشتر اوقات تو خونه تنها کسيم که خواب نيست و بيداره.
الان احساس سبکي بيشتري دارم.ميرم بقيه درسم رو بخونم.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت